اینم برا دل کربلا نرفته ها
22 خرداد 1397 توسط منیره خدامی
کاش میشد بنویسم که حلالم بکنید
ننویسم رفقا فکر به حالم بکنید
کاش آن روز که روزی مرا می دادند
بیشتر تذکره ی کرببلا می دادند
همه رفتند و من از هجر تو هق هق کردم
بخدا حضرت ارباب زغم دق کردم
کاش همراه تمام رفقا می رفتم
پابرهنه ز نجف کرببلا می رفتم
خستگی در وسط راه چه لذت دارد
زائرت در نظر فاطمه عزت دارد
عاشق آن است که اسپند در آتش باشد
هربلایی رسد از یار دچارش باشد
جز غم عشق مگر غصه ی دیگر داریم
قسمت این است که چون کوزه ترک برداریم
در ازل با نفس عشق که بیدار شدیم
ما به بین الحرمین تو گرفتار شدیم
داغ داریم، نپرسید چرا تب داریم
از ازل در دلمان روضه ی زینب داریم
________________________